خونه باغ *خونه باغ از نظر من جاییه که ادم اونجا میتونه آرامش داشته باشه وخودش رو تغیر بده وبه سمت پیشرفت وخوشبخت تر بودن پیش بره .برای همین اسم اینجارو گذاشتم خونه باغ تا جایی باشه برای آرامش وپیشرفت.*
| ||
سلام به همه کسانی که لطف میکنن وبه وبلاگ من سر میزنن.... امیدوارم وقتی میاین اینجا ومطالب منو میخونین لذت ببرین .... وبه دردتون بخوره... سه تا خواهش از همتون دارم: *خواهش میکنم وقتی میاین اینجا در درجه اول نظر بدین ... نظرا ا ا ا ا :) نظر:یعنی نظرتون در مورد اون پست وموضوعش ... نظرتون در موردپستهای بعدی که درمورد چی باشن...نظرتون در مورد اینکه قلمم باید چطورباشه بهتره و ...و ...* *خواهش دومم اینه که اگه سوالی براتون یش میاید بپرسین ....نه اینکه بگم من بلدم ومن جواب میدم ..نه. بپرسین تا منم از سوالای شما دیدم باز تر بشه و بتونم پیشرفت کنم....میتونم بهتون قول بدم که سوالتون رو از افراد متخصص واستادهای دانشگاه بپرسم وبهتون بگم ....*
*این ادرس اتاق منه لطف کنین عضو بشین وتوی نظر سنجی ها وگفتگوها شرکت کنین* http://nasle2dar2.parsiblog.com/Rooms/3130/
امیدوارم همیشه شاد وخوشبخت باشین
نیازمندلطفتون:کیمیا یزدانی
[ یادداشت ثابت - جمعه 92/1/24 ] [ 12:42 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
سلام به هم بلاگی های عزیز..امیدوارم تابستون خوبی رو پشت سر گذاشته باشین..
به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید. 1- دریا را با کدام یک از ویژگی های زیر تشریح می کنید؟
آبی تیره، شفاف، سبز، گلآلود
2- کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟
دایره، مربع یا مثلث
3- فرض کنید در راهرویی راه می روید . دو در می بینید . یکی در 5 قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو هر دو در باز هستند . کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است. آیا آن را بر می دارید ؟
4- رنگهای روبرو را به ترتیب اولویتی که برایتان دارند بگویید .
قرمز , آبی , سبز ,سیاه و سفید
5- دوست دارید در کدام قسمت کوه باشید؟
6- در ذهنتان اسب چه رنگی است ؟
قهوهای، سیاه یا سفید
7- توفانی در راه است . کدامیک را انتخاب می کنید:
یک اسب یا یک خانه ؟ (جواب تستها در ادامه مطالب) [ دوشنبه 92/6/4 ] [ 4:8 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
با آرزوی قبولی طاعات وعبادات وهمچنین برآمرده شدن حاجاتتون..سلام به همه بازدید کنندگان و اعضای فعال اتاق وهمچنین وبلاگ.... علت تاخیر دراین مدت: به علت کسالت نمیتونستم درخدمتتون باشم....درحال بررسی چند تا سوال بودم که درسوالای بعدی اتاق میگذارم...ونت هم نداشتم
اول : این ایام جان سور رو به همتون تسلیت میگم ..مخصوصا به آقا امام زمان... سحر 19 سحر یتیمی ام بود......من پیش از همه مردم در مسجد حاضر شدم پدر در مسجد نیامده،عزاگرفته بودم......دلم هم زبان مرغابی هایی بود که به پدر التماس میکردند نروو. این مرغابی ها جای خالی کسانی را پرکرده بودند که در عالم به نام انسان ظههر شدند وبه جان انسان افتادند. شمشیر که بالا رفت....پیش ار اینکه فرق پدر را بشکافد دل مرا درید...هنوز هم که به مسجد کوفه میرم. چشمانم محراب را خونین میبیند .... چقدر عجیب است این ذکر<یـــــــاعــــــلی>...که در اوج مصیبت هم دلت را آرام میکند! بی ذکر علی مگر میشود فراق علی را دوام آورد؟(از کتاب بهانه بودن نوشته محسن عباس ولدی)(این بیانات از زبان امام عصر(عج)است)
اما بعد: سوال 5 و 2-5برای این بود که بفهمین چقدر به بلوغ رسیدین..به بلوغ اجتماعی وعاطفی...این دوبلوغ نسبت به بلوغ های دیگه که در ادامه براتون مختصر میگم مهمتره.... چون مربوط به شخصیت شما میشه وتوی امر ازدواج این دوبلوغ بازم مهمتر میشه:)
بلوغ جنسی:خاتمه دنیای کودکی وشروع دوران نوجوانی است که همراه با تغییر در جسم وروح وروان ورفتار است. بلوغ عقلی یا ذهنی یا فکری:کسی که این بلوغ رو داره در گفتا رو رفتار پخته است-گفته ای که درگیری ایجاد کنه به زبون نمیاره نصیحت پذیره-هم توانایی ترک شرایطرو داره وهم توانای حل مسئله ،میتونه مهارکننده اختلافات دیگران باشه- درقبال خودش وخانواده اش مسئولیت پذیره بلوغ نکاح:اگه کسی به 2بلوغ قبلی رسیده باشه به این بلوغ رسیده(این بلوغ به تنهایی معنی 2بلوغ قبل رو میده)*سوره نساءآیه6* بلوغ عاطفی:این شخص میتونه :احساساتش رو درست نشون بده وقشنگ به نمایش بگذاره-به موقع میخندد وبه موقع گریه میکند -مدیریت احساسات داره-جلوی احساساتش رو نمیگیره(معتقدمرد گریه نمیکنه اشتباهه)-یکدفعه به هم نمیریزه-درشرایط بحرانی خشمگین نمیشه-انتقاد پذیره-حس فداکاری وگذشت در اون به وضوح دیده میشه-به دیگران عشق وعاطفه هدیه میکنه. بلوغ اجتماعی:این شخص:نسبت به دنیای پیرامونش انسان مسئولی است-برای دنیای پیرامونش ارزش واحترام قائل است- اهل کمک وارتباط اجتماعی است. بلوغ فرهنگی:این شخص:سرشر از شوق واشتیاق به زندگیه-پراز شور ونشاط وامید-خوب میبیند وخوب فکر میکند- نگاه مثبتی به مسائل زندگی داره-مدام درحال یادگیریه-وکسی که به این بلوغ نرسیده مدام شمارو توحین وتحقیر میکنه! بلوغ اخلاقی:این شخص :خوش اخلاق وخوش بیانه-با ادب و با تربیته-دیگران رو مسخره نمیکنه و... بلوغ اقتصادی:این شخص به دنبال کسب مال حلال است و توانایی کار کردن (هرکارحلالی)وکسب پول را دارد-مدیریت بر درآمد ها داره کار ثابت ومشخص وبه درد بخور داره بلوغ اَشُد:اگه شخصی به تمام این بلوغ ها رسیده باشه یعنی به بلوغ کامل یا اشد رسیده.*سوره قصص آیه14-حج آیه5-غافریا مومن آیه67*
اما درآخر: من 2تا سوال پرسیدم خودتون حتما میفهمین که به 2تا بلوغی که مد نظرم بوده رسیدن یانه..هر دو سوال تلفیقی از هر دو بلوغه خودتون بررسی کنین وبدونین که شما تا وقتی به این بلوغ ها نرسیده باشن هنوز خودتونن رو نساختین ونشناختین پس نمیتونین دیگران رو بشناسین ویا حتی نمیتونین ازدواج درستی داشته باشین.....نیشتونو ببندین:)....اگر احیانا متوجه نشدین که آیا به این 2تا بلوغ رسیدن یانه خصوصی بگین تا ویژگی های بیشتر وسوالای بیشتری براتون بگم وبپرسم تا بهتر خودتون رو بشناسین....
التماس دعا
[ سه شنبه 92/5/8 ] [ 4:20 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
سلام به همه...
اول بریم سراغ نتایج آزمون اتاق .. ما انسانها دارای ویژگیهای شخصیتی مختلفی هستیم، تفاوت این ویژگیها در افراد موجب میشو د که مادر موقعیتی یکسان رفتارهای متفاوتی از دیگران داشته باشیم.... یکی از این خصوصیات شخصیتی که به دلیل تاثیر بر همه جنبههای زندگی ما توجه زیادی را به خود جلب کرده است، «درونگرایی» و بعد دیگر آن «برونگرایی» است. برای آگاهی از چگونگی تاثیر این ویژگی بر زندگی در آغاز بهتر است با تعریف این مفاهیم آشنا شویم. «درونگرایی» رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. فرد «درونگرا» آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور درجمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیتهای ذهنی انفرادی میگذرانند. «برونگرایی» رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد «برونگرا» از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. معمولا نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند بودن در جمع و فعالیت های گروهی را بر فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند. در گذشته تصور می شد که یکی از دو بعد «درونگرایی» بر دیگری از ارجحیت دارد. اما مطالعات اخیر نشان داده اند که چنین فرضی صحت نداشته و هر از این ویژگی ها دارای نقاط ضعف و قوتی است. در جدول زیر مهمترین تفاوت های افراد «برونگرا» و «درونگرا» در حیطه های مختلف که سبب تفاوت خواسته ها، نیازها، علایق و در نتیجه احساسات و رفتارهای آنها می شود، مطرح شده است. «برونگرایی» حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، نادیده گرفتن نظرات دیگران، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر نقاط ضعف طبیعی: ندادن فضا به دیگران برای صحبت کردن، توجه نکردن به اطلاعات دیگران، ننوشتن درباره مشکلات، واکنش نشان دادن قبل از فکر کردن چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با صحبت کردن و جلب توجه زیاد و اجازه ندادن به دیگران برای مطرح کردن خود در جمع سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: شاید دیگران انها را افرادی خودخواه که برای دیگران ارزشی قائل نیستند تصور کنند.
«درونگرایی» حل مسئله: تمایل به پردازش درونی اطلاعات، خطور کردن بهترین راه حل ها به هنگام سکوت و تنهایی، نیاز به افزایش دانش و آگاهی قبل از بحث درباره مشکل مورد نظر ارتباطات: ترجیح دادن ایمیل و پیام های صوتی، اجتناب از تعاملات غیرضروری، عدم علاقه به هدر دادن وقت با بحث و گفت و گو، تمایل به فکر کردن قبل از عمل، عدم علاقه به جلسات و ملاقات های طولانی مدت، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت تنهایی و سکوت تصمیم گیری: تصمیم گیری مستقل دو بدون دخالت دیگران برایشان خوشایندتر است، نیاز داشتن به زمان قبل از شروع فعالیت تعاملات بین فردی: احساس تخلیه انرژی به واسطه تعاملات زیادی، اجتماعی و نیاز به تنهایی برای نیرو گرفتن دوباره، بودجه بندی دقیق" زمان مخصوص به دیگران" توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افکار و نظرات درونی، اغلب مشغول گفتگوی درونی بودن، لذت بردن از تمرکز در سکوت بر یک موضوع، ناراحت شدن از عوامل مزاحم نقاط قوت طبیعی: آرام کردن افراد و گروه ها، ارزیابی موقعیت قبل از عمل کردن، گوش دادن به نظرات دیگران، مستقل عمل کردن نقاط ضعف طبیعی: ناتوانی از در میان گذاشتن افکارشان با دیگران، مشورت نگرفتن از دیگران، تاکید بیش از حد بر نوشتن، فکر کردن خیلی زیاد قبل از اقدام به عمل چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با ناتوانی در ابراز عقاید، شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به حرف های دیگران سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: ممکن است دیگران به اشتباه آنها را افرادی کناره گیر، خجالتی و غیرصمیمی تلقی کنند. آشنایی ما با ویژگی های شخصیتی خود و اطرافیان مان باعث می شود که با پذیرش این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها در برخورد با دیگران رفتار معقولانه تری داشته باشیم.
نمره بالاتر از 14: احتمالاً شما فرد برونگرایی هستید و از این رو شما برای اداره امور زندگی خویش به انگیزه ها و محرک های قوی نیاز دارید. احتمالاً شما بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالی هستید.ولی میزان تسلط بر نفستان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. شما مایلید که بر محیط اطراف خود تاثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر می شوید.
نمره پایین تر از 14: امتیاز شما گویای این است که احتمالاً فرد درونگرایی هستید. شما برای شروع یا ادامه دادن کارها و فعالیت هایتان به انگیزه ها و محرک های خیلی قوی نیاز ندارید. افراد درون گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را باری خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می دهند. احتمالاً شما ترجیح می دهید اوقات خود را به مطالعه گذرانده و بیشتر تنها باشید و چون از تنهایی لذت می برید، کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستید.
امابعد :
سوال شماره2و3) این دوتا سوال از نظر روان شناسی نشون دهنده میزان قاطعیت شما بود. این که چقدر قاطع هستین رو خودتون توی نظراتی که دادین بررسی کنین... (نظر من اینه که بیشتر شما داشتن ادامه رابطه رو به گفتن حرفتون ترجیح دادین چون میترسیدین که دوستتون ازگفته شما ناراحت بشه ورابطه شما خراب بشه..بنابر این بیشتر تون سکوت رو ترجیح میدادین(چون از ترک شدن و اینکه دیگه کسی شما رو دوست نداشته باشه میترسیدین..!)..ولی من هرچی بیشتر شمارو گیر مینداختم نظرتون عوض میشد وگزینه 2رو هم به نظریاتتون اضافه میکردین...خلاصه اینکه هنوز به یه جواب درست نرسیدین .. البته سوال منم جنبه تعارضی بسیار بالایی داشت(به صورتی که هردو گزینه تقریبا هم یکی بودن وهم مکمل هم بودند)ولی بازم شما از نظر من هنوز اونقدر قاطع نیستین که بتونین نظر وحرفتون رو رک بزنین البته رک نه در حد بی ادبی وخود رای بودن وقبول نداشتن حرف دیگران... جنبه اولیه ومهم هدف رو در آخر میگم...
****نظر سحر(سوال 3)جنبه دوم هدف من بود, ایشون گفتند که:
بستگی به جمع داره..اگه ادمایی باشن که یکدنده و اینکه مرغ یه پا داره..و حرف حرف خودشونه
حرفی نمیزنم که دلخوری پیش نیاد... ولی اگر بدونم که جمع انتقادپذیر و خوبیه گزینه 1 - *سحربانو*
پس نتیجه بعدی که میشه گرفت اینه که آدم باید توی قاطعیتش شرایط رو بسنجه وحداقل
شناخت نسبی نسبت به افرادی که هستن داشته باشه...
****اقا معین (سوال 2)هم روی جنبه دوستی تاکید زیادی کردن که واقعا ازشون ممنونم ایشون هم در جایی گفتن که:
اظهار نظر نکردن عین رای ندادن میمونه...یعنی از حقی که داری استفاده نکنی.....
اگه نظرت رو نگی ظلم کردی به خودت و همون دوستان...
****نظر غزل(سوال2) هم انجا که میگه:
اگه من توی شرایط داغونی باشم بیخیالش میشم..بهشم میگه یه چند وقتی دور ِ من نیاد تا حالم خوب
بشه و دوباره با هم دوست باشیم..ینی به خاطر خودش و دوستیمون بش میگم دور من نباشه..
میتونه نشون دهنده این باشه که ما باید شرایط روحی خودمون روهم در اظهار نظرهامون در نظر بگیریم .
***نسل چهارم هم درجایی گفتن:
تا وقتی که متقاعد نشده باشم که نظرم اشتباه بوده ازش
دفاع میکنم....واسم مهمه همینطور که من به نظر دیگران احترام میذارم بقیه هم
حرفای منو گوش کنن و درموردش صحبت کنن - ♦نسل چهارم
اما در کل وجنبه مهم هدف از طرح این دوتا سوال:
****آقای سوته دلان دقیقا درسوال3 به اون چیزی که من میخواستم اشاره کردند ایشون گفتند: اگه مسئله عقیده ای باشه یعنی بحث برای عقیدها باشه گزینه دو! چون من میگم هر کس یه عقیده داره و
من دوست ندارم با مخالفتم به عقیدم توهین بشه یا درموردش بحث بشه / ولی اگه یه بحث باشه که من
اونقدر ازش بدونم که بشه طرفمو متقاعد کنم حتما گزینه یک! - سوته دلان
چون اگه ازش چیزی ندونم ولی الکی ازروی کجفهمی یا تعصب الکی وارد بحث بشم و یه چیزهای بگم
که اصلا ربطی نداشته باشه من به طرف فهموندم که من چه ادم بیخودی هستم - سوته دلان
میدونید من فکر میکنم خیلی جاها سکوت کردن و گوش دادن نشانه ضعف نیست/ من خیلی جاها
سکوت کردم با اینکه مخالف بودم، اما بعد تونستم راجع چیزهای که اونا میکن تحقیق کنم و جواب
خوبی براش پیدا کنم که حتما اون موقع اونا سکوت میکنن در برابر حرف های من!...سوته دلان
هدف دقیق من از طرح این 2تا سوال همین چیزی بود که آقای سوته دلان آشاره کردند.
***در آخر از...جناب نسل چهارم-شاعر پروانه ها-همه چیز مخصوصا شعر-عاشقانه ها
-پسردایی -یلدای عشق-تشنه سایه -یاس و هاله وستاره ....
که منو از نظریاتشون مستفیض کردن
از ته دل کمال تشکر وقدر دانی رو دارم:)
[ شنبه 92/3/11 ] [ 3:54 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
سلام به همه .... سوالی که توی اتاق پرسیده شد شرایط سختی داشت از یک طرف پای احساس وسط بود از یه طرف پای عقل .... اگه بتونی بین احساس وعقلت یکی رو انتخاب کنی که هیچ...ولی اگه بخوای هر دو رو داشته باشی باید از خودت شناخت بیشتری داشته باشی...من با پاسخ هایی که شما اینجادادین ودوستان خودم و...یه اماری گرفتم میخوام شما هم بدونین:
بیشتر دخترا کسی رو انتخاب میکنن که دوستشون داشته باشه چون یه دختر نیاز به محبت وتوجه داره ... واز طرف دیگه دختر به خاطر روحیه زنانه میتونه به کسی که بهش محبت میکنه علاقه مند بشه وتضمین بیشتری برای اینکه زندگیش در آینده بهتر بشه داره.. ولی اینجور که پسرا میکن ..نمیتونن با کسی باشن که دوستش ندارن ازدواج کنن چون بعد بهانه وپشیمانی دارن وترجیح میدن با کسی ازدواج کنن که خودشون دوستش داشته باشن ... چون از یه طرف هم خودشون رو میشناسن هم میدونن که یه دختر زودتر دل میبنده ... پس کارشون راحت تره!! البته ناگفته نماند که تمام این چیزای که من دارم میگم جنبه های دیگه ای هم داره که حتما شما در حین خوندن مخالفت هایی با نوشته پیدا میکنین !(چون جنبه های دیگه مد نظرتون میاد) من وقتی این سوال رو مطرح کردم پیش بینی میکردم چه دختر وچه پسر به گزینه 2 رای بدن چون هم روانشناسی آقایون وهم خانم ها اینجور اقتضا میکرد... آقایون نیاز به احترام ومحبت وحمایت دارن ...در مقابل خانم ها نیاز به توجه ومحبت و...که هر کدوم فقط با انتخاب گزینه 2 نیازهاشون برطرف میشد.... خلاصه اینکه من هرچی بیشتر توضیح بدم شما بیشتر فکر میکنین که سوال بیخود بوده ووقتتون رو تلف کردین واصلا شاید بگین سوال مشکل داشته ..!!!! ولی من باید به همتون بگم که هدفم از این سوال به عنوان سوال اول این بوده که شما با این تناقض ها رو به رو بشین وبتونی به سوالای بعدی با دید عمیقتری جواب بدین ..این سوال کلی بود واگه با سوالای بعدی همراه باشین در اخر اگه درست فکر کرده باشین به تمام سوالا بهتر میتونین مفهوم این سوال رو درک کنین.... [ جمعه 92/2/27 ] [ 4:20 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
آیا شما معمولا نیمه پر لیوان رو نگاه میکنین یا نیمه خالی اون رو؟ آیا به جنبه های مثبت شرایط متمرکز میشین یا جنبه های منفی؟
برای شروع ازمون زیر رو جوا بدین: احتمال وقوع هر رویداد طی یه سال رو طبق درصد تعین کنین.اگه وقوع رویداد براتون امکان پذیر نیست به جای صفر درصد عدددیگه ای رو جایگزین کنین 1. فردی از علاقه زیادش به شما میگه 2. از نظرات سازنده شما قدردانی به عمل میاد 3. فردی ظاهر جذاب وموقر شما رو ستایش میکنه 4. در حیطه کارتون ارتقاء درجه میگیرین 5. جایزه ای برنده میشین 6. فرد خاصی رو ملاقات میکنین 7. از تعطیلات لذت میبرین 8. غذای خوش مزه ای می پزین 9. راه خودتونو توی یه شهر غریبه پیدا میکنین 10. هدیه قشنگی برای یکی :) میخرین
حالا در صدهارو جمع کنین وتقسیم بر10 کنین. 0-40 شمابدبین به نظر میرسین 100-60شما خوشبین به نظر میرسین 41-59 شما فردی میانه رو هستین اهمیت امتیازتون به میزان نگرشتون نسبت به خودتونه که آیا خوشبینید..یابد بین..
درواقع طبق تحقیقات افراد خوش بین عملکرد بیشتری توی زندگی دارن وطول عمرشونم بیشتره(19 درصد بیشتر از افراد بدبین)!وبیشتر آرزوهاشون رو دنبال میکنن ومحقق میکنن...البته میزان اشتباهات افراد خوش بین بیشتره ولی اشتباهات بخشی از روند یادگیریه.. مهمتر اینکه امکان یاس ونا امیدی خوش بینها کمتره..! بیاین خوشبینهارو با بد بینها مقایسه کنیم: افراد بدبین: افراد خوشبین: به آسونی قالب تهی میکنن! انعطاف پذیری بیشتری دارن در مواقع بروزبحران افسرده میشن! مشکلشون رو حل میکنن. دیگران رو هم افسرده میکنن!! اضطراب وتشویش کمتری دارن. انرژی بقیه رو هم تخلیه میکنن! بقیه رو به ادامه زندگی تشویق میکنن
دکتر مارتین سیل من توی کتاب "خوشبینی ,روش تحول ذهن وزندگی" میگه:خوشبینی وبد بینی از شیوه توضیحی شما نشات میگیره ،یعنی نحوه نگرشتون نسبت به مسائلی که تو زندگیتون رخ میده.. واونو با سه تا مفهوم توضیح میده: 1)دوام:فرد بدبین بعاز یه تجربه بد میگه"اوضاع هرگز بهتر نمیشه" واژه هایی مثل:همیشه وهرگز رو به کار نبرین فرد خوش بین میگه:"این اوضاع زود گذره وفردا روز جدیدی میاد" این عادت رو توخودتون پرورش بدین تا فقط همون روز رو روز بدی بدونین.
2)تاثیر:فرد بد بین رویدادهای غم انگیز وناخوشایند رو توی تموم جنبه های زندگیش تاثیر گذار میدونه و اینطوری نتیجه میگیره که:شما با 1دقیقه تاخیر از قطار جا میمونین و بعد شروع میکنه از همه قطار ها وحرکتشون شکایت کردن! اما یه رویداد بد در نظر یه فرد خوش بین یه فرصت مجزاست. از تصمیم های کلی بپرهیزین.
3)شخصیت:وقتی یه اتفاق بدی میوفته افراد بد بین خودشون رو مقصر میدونن ودر غم واندوه غوطه ور میشن ..خودشون رو قربانی میکنن وشکست وبدشانسی خودشون رو حتمی میدونن. اما فرد خوشبین کنترل اوضاع رو به دست میگیره واز خودش میپرسه:چطور میتونم از این وضع خلاص شم؟. خودتون رو مقصر ندونین به جای اون بشینین ودلایلی که باعث این اوضاع شده شناسایی کنین.
آنچه که باید یاددگرفته باشید: تبدیل نمیتوانم به میتوانم:به جای گفتن من نمیتونم غذای خوبی بپزم ... البته که میتونم غذای خوشمزه ای درست کنم.
تفکر درمورد شرایط موجود: ازاین به بعد هروقت اتفاق بدی رخ داد به جای نگرش منفی نسبت به اون ،تفکر کنین.به جای اینکه خودتون رو مقصر بدونین شزایط رو بسنجین .به خودتون یاد آوری کنین که این نیز بگذرد وشما مقصر نیستین...!
جایگزینی نگرش منفی:پیروی از الگوهای نادرست اخلاقی آسونه. امااگه نگرش های جایگزین داشته باشین میتونین تفکر خودتون رو تغییر بدین. بنابر این هر وقت یه موقعیت رو توصیف میکنین سعی کنین جایگزین های بیشتر وبیشتری برای اون ایجاد کنین.
[ دوشنبه 92/2/9 ] [ 7:55 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
برای اینکار باید یه روشی رو به اسم روش طرح سوالات خوب یاد بگیرین:
ساکت باشید ..... خانم بسه چقدپچ پچ میکنی...آقا لطفا گوشیتوخاموش کن کلاس شروع شده هااا دههههععع!..(آیکن جو گیری )
یکی از شخصیت های کتاب راهنمای کهکشان نوشته دوکلاس آدام میگه: پاسخ معنای زندگی وجهان وهر آنچه در آن است ،42 میباشد!! این جمله دشواری پاسخ به سوالات پیچیده رو به ما یادآوری میکنه. البته 42 پاسخ احمقانه ای به نظر میرسه ولی شاید این سوال که :معنای زندگی چیه؟ برای بیشتر افراد سوال پیچیده ای باشه. طرح یه سوال خوب, مهارت مهمیه بعضی وقتا یه مشکل خاص تو زندگیتون نشون دهنده یه مشکل دیگه اس. طرح یه سوال مناسب باعث میشه که اصل موضوع رو درک کنین. یک سوال کاوشگرانه ، شاخص خوبی از سطح کنجکاوی شماست که باید برای حداکثراستفاده از ذهنتان از آن بهره گیرید
معمولی ترین نوع سوالات، سوالات واقعی هستن که بیشتر با چه کسی،چه چیزی،کجا ویا چه وقت پرسیده میشن. مثلا:پایتخت ایران کجاس؟ سوالات اینجوری یا یک سری اطلاعات خاص میخوان ویا یک آره ونه ساده. درصورتی که سوالات جذابتر به تفسیر وداوری نیازدارن که با چرا وچطور شروع میشن.و شما رو به بررسی موضوع وزوایای گوناگونش ودرنتیجه بهره گیری از ذهنتون تشویق میکنن.
حالا بریم سر آموزش این فن:
**هرروز سوالاتی با چرا وچگونه طرح کنین که پاسخش رو نمیدونین وبعد بشینین با دوستان و خانواده در مورد پاسخشون بحث(گفتگو)کنین. از این به بعدهر وقت نتونستین حرف دیگران رو درک کنین،به جای اینکه سرتون رو تکون بدید و وانمود کنین که حرفشو فهمیدین،ازش بخواین در اون مورد براتون توضیح بده.
**اگه توی جلسه ای شرکت کردین واز هدف اون وطلع نبودین در کمال شجاعت از بقیه بخواین که براتون توضیح بدن. با طرح سوال مناسب ،هوشیار وتحلیل گر به نظر میرسید. مثلا میتونید بپرسین:معذرت میخوام،من از هدف بحث مطلع نیستم،لطفا کمی در این باره توضیح بدید.
**با تبدیل یک سوال به چند سوال ،اون رو دقیقتر وجزئی تر کنین. مثلا سوال:به نظر شمازنان،رانندگان بهتری هستن؟رو اینجوری بپرسین: به نظرشما زنان در مقایسه با مردان الف)با امنیت بیشتری ب)با سرعت کمتری ج)یابا احتیاط بیشتری رانندگی میکنن؟
و در آخر:
*افراد را برمبنای سوالی که میپرسند قضاوت کنید نه پاسخی که میدهند*
تمرین برای جلسه آینده...: همینجور که تلوزیون میبینین و رادیو گوش میدید اگه به سوال مفیدی برخوردین بنویسین وتوی یه فرصت مناسب اونو تشریحش کنین.
خواهش نوشت: نظر فراموش نشه.......... [ دوشنبه 92/2/2 ] [ 3:26 عصر ] [ کیمیا ]
[ نظرات () ]
|
لینک های ویژه |
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |